{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
بکار گیری آشنایان در یک گردونه کاری برآیندی جز سرنگونی زود هنگام سرپرست آن گردونه را به دنبال نخواهد داشت .
هیچ اهرمی همچون بردباری و امید نمی تواند مشکلات را از پیش پایت بر دارد .
امید در درون کسی که هنوز راهی را برای خویش برنگزیده جای نمی گیرد .
روزهای سخت گامهای آینده ما را استوارتر و تندتر می کند .
بازده روزهای سخت ، بسیار بیشتر از دوران سرخوشی ست .
ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است .
گیتی همواره در حال زایش است و پویشی آرام در همه گونه های آن در حال پیدایش است .
نرمش و سازگاری با گیتی از هر کمین دلهره آوری ، رهایی مان خواهد بخشید .
بی پایبندی به نظم در گیتی ، ویژگی آدمهای گوشه گیر است که عشق و احساس را سپر دیدگاههای نادرست خود می کنند.
جهان همواره در حال دگرگونی و رشد است نباید این پویندگی را زشت دانست ، باید همراه بود و سهمی از این رشد را بر عهده داشت .
زاد روز ما با تاری نادیدنی به هزاران زاد روز دیگر گره خورده است ، مرگ هم زاد روزیست همانند زاده شدن که بدرودی است به جهانی دیگر…
آنکه همه چیزش را به جهان می سپارد و خود سخن تازه ایی ندارد نباید مدعی داشتن خرد باشد و دانش .
غروب جان آدمی ، سپیده دمی به جهان دیگر است .
فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده خویش را به ریشخند می گیرند
اهی شالوده و ریشه شکست های بزرگ ، از اشتباهات بسیار ریز و کوچک سرچشمه می گیرد .
تن پوشی زیباتر از سرشت و گفتار نیکو سراغ ندارم .
بکار گیری آشنایان در یک گردونه کاری برآیندی جز سرنگونی زود هنگام سرپرست آن گردونه را به دنبال نخواهد داشت .
هیچ اهرمی همچون بردباری و امید نمی تواند مشکلات را از پیش پایت بر دارد .
امید در درون کسی که هنوز راهی را برای خویش برنگزیده جای نمی گیرد .
روزهای سخت گامهای آینده ما را استوارتر و تندتر می کند .
بازده روزهای سخت ، بسیار بیشتر از دوران سرخوشی ست .
ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است .
گیتی همواره در حال زایش است و پویشی آرام در همه گونه های آن در حال پیدایش است .
نرمش و سازگاری با گیتی از هر کمین دلهره آوری ، رهایی مان خواهد بخشید .
بی پایبندی به نظم در گیتی ، ویژگی آدمهای گوشه گیر است که عشق و احساس را سپر دیدگاههای نادرست خود می کنند.
جهان همواره در حال دگرگونی و رشد است نباید این پویندگی را زشت دانست ، باید همراه بود و سهمی از این رشد را بر عهده داشت .
زاد روز ما با تاری نادیدنی به هزاران زاد روز دیگر گره خورده است ، مرگ هم زاد روزیست همانند زاده شدن که بدرودی است به جهانی دیگر…
آنکه همه چیزش را به جهان می سپارد و خود سخن تازه ایی ندارد نباید مدعی داشتن خرد باشد و دانش .
غروب جان آدمی ، سپیده دمی به جهان دیگر است .
فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده خویش را به ریشخند می گیرند
اهی شالوده و ریشه شکست های بزرگ ، از اشتباهات بسیار ریز و کوچک سرچشمه می گیرد .
تن پوشی زیباتر از سرشت و گفتار نیکو سراغ ندارم .
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}